معنی قَبَلِيًّا
قَبَلِيًّا
به طور قبیله ای، قبیله ای
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با قَبَلِيًّا
أَبَوِيًّا
أَبَوِيًّا
پِدَرانِه
دیکشنری عربی به فارسی
أَبَدِيًّا
أَبَدِيًّا
بَرایِ هَمیشِه، تا اَبَد
دیکشنری عربی به فارسی
شَبَحِيًّا
شَبَحِيًّا
شَبَح وارانِه، شَبَح وار
دیکشنری عربی به فارسی
قَبَلِيّ
قَبَلِيّ
بِه طُورِ قَبیلِه ای، قَبیلِه ای
دیکشنری عربی به فارسی