جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با قَانُون

قانطون

قانطون
جَمعِ واژۀ قانط در حالت رفعی. رجوع به قانط شود
لغت نامه دهخدا

قانتون

قانتون
جَمعِ واژۀ قانت در حالت رفعی. رجوع به قانت شود
لغت نامه دهخدا

قانون

قانون
دستورها، مقررات و احکامی که از طرف دولت و مجلس برای برقراری نظم و اداره کردن امور جامعه وضع شود
رسم، آیین، روش
اصل اثبات شده در یک علم مثلاً قانون نیوتن، قانون علیت
از آلات موسیقی شبیه سنتور که خرک های متعدد دارد و با مضراب هایی بر انگشتان دست نواخته می شود
قانون اساسی: قانونی که پایه و اساس همۀ قانون های مملکت و حکومت است
قانون
فرهنگ فارسی عمید