ترجمه قَالَ به فارسی - دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با قَالَ
طَالَ
- طَالَ
- زیاد اِصرار کَردَن، او مُدَّت زیادی طول کِشید، طولانی کَردَن، دِراز کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
قَادَ
- قَادَ
- فَرماندِهی کَردَن، او رَهبَری کَرد، رَهبَری کَردَن، دَستکاری کَردَن، ناوبَری کَردَن، هِدایَت کَردَن، رانَندِگی کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی