قَادَ قَادَ فَرماندِهی کَردَن، او رَهبَری کَرد، رَهبَری کَردَن، دَستکاری کَردَن، ناوبَری کَردَن، هِدایَت کَردَن، رانَندِگی کَردَن دیکشنری عربی به فارسی