معنی قَابِلٌ لِلتَّفرِيطِ
قَابِلٌ لِلتَّفرِيطِ
قابل فرض، قابل مذاکره
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با قَابِلٌ لِلتَّفرِيطِ
قَابِلٌ لِلتَّفسِيرِ
قَابِلٌ لِلتَّفسِيرِ
قابِل اِستِنباط، قابِلِ تُوضِیح
دیکشنری عربی به فارسی
قَابِلٌ لِلتَّعرِيفِ
قَابِلٌ لِلتَّعرِيفِ
قابِلِ تَعریف
دیکشنری عربی به فارسی
قَابِلٌ لِلتَّدرِيبِ
قَابِلٌ لِلتَّدرِيبِ
قابِلِ آموزِش، آموزِش پَذیر
دیکشنری عربی به فارسی