معنی فِقرَةٌ فَرعِيَّة
فِقرَةٌ فَرعِيَّة
زیرمجموعه، زیر پاراگراف
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با فِقرَةٌ فَرعِيَّة
فِئَةٌ فَرعِيَّة
فِئَةٌ فَرعِيَّة
زیررَدِه، زیرمَجموعِه
دیکشنری عربی به فارسی