جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با فَقَدَ

فَسَدَ

فَسَدَ
بی نَظمی ایجاد کَردَن، آشُفتِگی، آلودِه کَردَن، بِه هَم ریختَن، گَندیدَن، خَراب کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی