معنی فَشَل
فَشَل
شکست، شکست خوردن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با فَشَل
فَشَلَ
فَشَلَ
مُخالِفَت کَردَن، شِکَست خُوردَن
دیکشنری عربی به فارسی