معنی فَسَادِيَّة
فَسَادِيَّة
فسادپذیری، فساد اداری
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با فَسَادِيَّة
حَسَاسِيَّة
حَسَاسِيَّة
حَسّاسِیَّت، حَسّاس
دیکشنری عربی به فارسی
مَسَامِيَّة
مَسَامِيَّة
تَخَلخُل
دیکشنری عربی به فارسی
فَعَالِيَّة
فَعَالِيَّة
اَثَر بَخشی، مُؤَثِّر بودَن، کارایی
دیکشنری عربی به فارسی
جَسَدِيَّة
جَسَدِيَّة
جِسمانِیَت، فیزیکی
دیکشنری عربی به فارسی