معنی فَرَاغ
فَرَاغ
خلا، پوچی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با فَرَاغ
خَرَاب
خَرَاب
ویرانی، تَخرِیب
دیکشنری عربی به فارسی
ثَرَاء
ثَرَاء
ثَروَت
دیکشنری عربی به فارسی
صَرَاخ
صَرَاخ
تیزی صِدا، فَریاد زَدَن
دیکشنری عربی به فارسی
قَرَار
قَرَار
تَصمِیم، وُضوح
دیکشنری عربی به فارسی
فُرَاق
فُرَاق
جُدایی، صَفرا، صِفات
دیکشنری عربی به فارسی
غَرَام
غَرَام
شیفتِگی، گَرم
دیکشنری عربی به فارسی
فَرَغَ
فَرَغَ
بارگیری را مُتِوَقِّف کَردَن، او تَمام کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
فَرَضَ
فَرَضَ
اِجرایِ قانون کَردَن، وَظیفِه، مالیات گِرِفتَن
دیکشنری عربی به فارسی
فَرَشَ
فَرَشَ
بُرِس کِشیدَن، مِسواک زَد، زَمین را پوشاندَن
دیکشنری عربی به فارسی