معنی فَائِز
فَائِز
پیروز، برنده
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با فَائِز
حَائِز
حَائِز
دارَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
جَائِز
جَائِز
مُجاز
دیکشنری عربی به فارسی
فَائِق
فَائِق
عالی، فُوق العادِه، بَرتَر
دیکشنری عربی به فارسی
فَائِض
فَائِض
فَراوان، مازاد
دیکشنری عربی به فارسی
فَائز
فَائز
پیروزمَند، بَرَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
بَارِز
بَارِز
بَرتَر، بَرجَستِه، بارِز بودَن
دیکشنری عربی به فارسی
بَائِع
بَائِع
فُروشَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
بَائِس
بَائِس
بی روح، بَدبَخت، غَمگین، فَقیر
دیکشنری عربی به فارسی
حَائِر
حَائِر
مُتَحَیِّر، گیج شُدِه، پَریشان
دیکشنری عربی به فارسی