جدول جو
جدول جو

معنی فَاقَ

فَاقَ
تعداد بیشتری داشتن، او پیشی گرفت، بیشتر وزن داشتن، صحنه را به دست گرفتن، بیدار شدن
دیکشنری عربی به فارسی