معنی غَيرُ مَحجُوزٍ
غَيرُ مَحجُوزٍ
بی قید، رزرو نشده است
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با غَيرُ مَحجُوزٍ
غَيرُ مَركُوزٍ
غَيرُ مَركُوزٍ
حاشیِه ای، بِدونِ تَمَرکُز
دیکشنری عربی به فارسی
غَيرُ مَحمُودٍ
غَيرُ مَحمُودٍ
غِیرِمُفید، قابِلِ سِتایِش نیست
دیکشنری عربی به فارسی
غَيرُ مَحلُولٍ
غَيرُ مَحلُولٍ
حَلّ نَشُدِه
دیکشنری عربی به فارسی
غَيرُ مَحقُوقٍ
غَيرُ مَحقُوقٍ
دَست نَیافتَنی، ناحَق
دیکشنری عربی به فارسی
غَيرُ مَحظُوظٍ
غَيرُ مَحظُوظٍ
بَدبَخت، بَدشانس، بِدونِ شانس
دیکشنری عربی به فارسی
غَيرُ مَحسُوسٍ
غَيرُ مَحسُوسٍ
غِیرِمَلموس، غِیرِ قابِلِ لَمس
دیکشنری عربی به فارسی
غَيرُ مَحسُودٍ
غَيرُ مَحسُودٍ
غِیرِقابِلِ حَسادَت، بی حَسادَت
دیکشنری عربی به فارسی
غَيرُ مَحسُوبٍ
غَيرُ مَحسُوبٍ
بی حِساب، بی حِساب شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی
غَيرُ مَحدُودٍ
غَيرُ مَحدُودٍ
بی پایان، نامَحدود، بی تاریخ
دیکشنری عربی به فارسی