معنی غَزِير
غَزِير
بی محابا، فراوان، بارور
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با غَزِير
أَسِير
أَسِير
گِرِفتار، زِندانی
دیکشنری عربی به فارسی
أَخِير
أَخِير
آخِرین
دیکشنری عربی به فارسی
بَكِير
بَكِير
دَست نَخُوردِه، اَوایِل
دیکشنری عربی به فارسی
بَصِير
بَصِير
دوربین، بَصیرَتی، عَمیق، دِلپَذیر
دیکشنری عربی به فارسی
حَزِين
حَزِين
اَفسُردِه، غَمگین، نااُمید، دِل شِکَستِه، غَمگینی، ناراحَت
دیکشنری عربی به فارسی
جَهِير
جَهِير
غُرِّش، صِدایِ بَم
دیکشنری عربی به فارسی
خَطِير
خَطِير
خَطَرناک
دیکشنری عربی به فارسی
خَبِير
خَبِير
ماهِر، مُتِخَصِّص
دیکشنری عربی به فارسی
جَزِيل
جَزِيل
بِسیار، عالیِه
دیکشنری عربی به فارسی