معنی غَزَلِيّ
غَزَلِيّ
عشوه ای، معاشقه
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با غَزَلِيّ
هَزَلِيّ
هَزَلِيّ
شوخ، طَنز
دیکشنری عربی به فارسی
جَزَرِيّ
جَزَرِيّ
مَغزی، جَزیرِه ای
دیکشنری عربی به فارسی
جَدَلِيّ
جَدَلِيّ
جَنجالی، بَحث بَراَنگیز
دیکشنری عربی به فارسی
جَبَلِيّ
جَبَلِيّ
کوهی، کوهِستانی
دیکشنری عربی به فارسی
عَمَلِيّ
عَمَلِيّ
کاری، عَمَلی
دیکشنری عربی به فارسی
عَضَلِيّ
عَضَلِيّ
بِه طُورِ عَضُلانی، عَضُلانی
دیکشنری عربی به فارسی
قَبَلِيّ
قَبَلِيّ
بِه طُورِ قَبیلِه ای، قَبیلِه ای
دیکشنری عربی به فارسی
مَثَلِيّ
مَثَلِيّ
مِثال زَدَنی، هَمجِنس گَرا
دیکشنری عربی به فارسی
غَضَبِيّ
غَضَبِيّ
عَصَبی، عَصَبانی
دیکشنری عربی به فارسی