معنی غَرِقَ
غَرِقَ
واژگون شدن، غرق شدن، آبگرفته کردن، خیساندن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با غَرِقَ
بَرَقَ
بَرَقَ
دِرَخشیدَن، رَعد و بَرق، دِرَخشِش داشتَن
دیکشنری عربی به فارسی
حَرَقَ
حَرَقَ
سوزاندَن، سوختَن، سوزاندَن جَسَد، آسیب رِساندَن با حَرارَت
دیکشنری عربی به فارسی
خَرَقَ
خَرَقَ
شِکَستَن، نَقض، نَقض کَردَن، نُفوذ کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
شَرِبَ
شَرِبَ
نوشیدَن، نوشیدَنی
دیکشنری عربی به فارسی
سَرِقَة
سَرِقَة
دُزدی کَردَن، سِرقَت
دیکشنری عربی به فارسی
سَرَقَ
سَرَقَ
دُزدیدَن، دُزدی کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
لَصِقَ
لَصِقَ
چَسباندَن، چَسبَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
كَرِهَ
كَرِهَ
بیزار بودَن، توپ
دیکشنری عربی به فارسی
قَلِقَ
قَلِقَ
نِگَران بودَن، اِضطِراب
دیکشنری عربی به فارسی