معنی غَرَغَرَ
غَرَغَرَ
غرّیدن، غرغر کرد
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با غَرَغَرَ
غَرغَرَة
غَرغَرَة
غِرغِرکُنَندِه، غَرغَرِه کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی