معنی عبقَرِيَّة
عبقَرِيَّة
نبوغ، نابغه
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با عبقَرِيَّة
بَرِيَّة
بَرِيَّة
وَحشیگَری، بیابان
دیکشنری عربی به فارسی