معنی عُطلَة
عُطلَة
تعطیل، تعطیلات
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با عُطلَة
عُزلَة
عُزلَة
اِنزِوا
دیکشنری عربی به فارسی
جُملَة
جُملَة
جُملِه
دیکشنری عربی به فارسی
خُطوَة
خُطوَة
گام
دیکشنری عربی به فارسی
خُطبَة
خُطبَة
سُخَنرانی
دیکشنری عربی به فارسی
عُرضَة
عُرضَة
آسیب پَذیر، مُستَعِد
دیکشنری عربی به فارسی
مُطلَق
مُطلَق
مُطلَق، یِکصِدا
دیکشنری عربی به فارسی
سُلطَة
سُلطَة
قُدرَت، اِقتِدار، سُلطِه، صَلاحیَّت
دیکشنری عربی به فارسی