معنی عَقِيدَة
عَقِيدَة
دکترین
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با عَقِيدَة
حَقِيقَة
حَقِيقَة
حَقیقَت، واقِعیَّت
دیکشنری عربی به فارسی
جَدِيدَة
جَدِيدَة
تازِگی، جَدید
دیکشنری عربی به فارسی
عَقلِيَّة
عَقلِيَّة
روحیِّه، ذِهنِیَّت، عَقلانیَّت
دیکشنری عربی به فارسی
عَزِيمَة
عَزِيمَة
اِستِقامَت، عَزم
دیکشنری عربی به فارسی
عَرِيضَة
عَرِيضَة
دَرخوٰاست، دادخواست
دیکشنری عربی به فارسی