معنی عَفوِيّ
عَفوِيّ
تصادفی، خود به خودی، طبیعی، بدون آمادگی، اتّفاقی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با عَفوِيّ
عَفَوِيّ
عَفَوِيّ
شورِشی، خُود بِه خُودی
دیکشنری عربی به فارسی
تَفوِيض
تَفوِيض
مُجَوِّز، تَفویض اِختیار کَردَن، هَیئَت
دیکشنری عربی به فارسی
عَاوِيت
عَاوِيت
زوزِه کِشیدَن، زوزِه کِشیدَم
دیکشنری عربی به فارسی
عَامِيّ
عَامِيّ
غِیرِ نِظَامی، مُحاوِرِه ای، عامیانه
دیکشنری عربی به فارسی
عَاصِيّ
عَاصِيّ
شورِشگَر، نافَرمان
دیکشنری عربی به فارسی
عَارِيّ
عَارِيّ
بی فایِدِه، بِرِهنِه
دیکشنری عربی به فارسی
عَادِيّ
عَادِيّ
دُنیَوِی، عادی، رایِج، مَعمولی، دُشمَنانِه، مُنَظَّم
دیکشنری عربی به فارسی
عُلوِيّ
عُلوِيّ
بالا
دیکشنری عربی به فارسی
عُضوِيّ
عُضوِيّ
اُرگانیک
دیکشنری عربی به فارسی