معنی عَطِر
عَطِر
معطّر، عطر، خوشبو دار، مملو از بوی مشک
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با عَطِر
خَطِر
خَطِر
خَطَرناک، خَطَر
دیکشنری عربی به فارسی
عَثِر
عَثِر
لَنگان، یِک تِلو تِلو خُوردَن
دیکشنری عربی به فارسی