معنی عَصرِيًّا
عَصرِيًّا
به طور مد روز، مدرن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با عَصرِيًّا
أَصلِيًّا
أَصلِيًّا
بومی، دَر اَصل
دیکشنری عربی به فارسی
بَحرِيًّا
بَحرِيًّا
دَریانَوَردی وار، اَز طَریق دَریا
دیکشنری عربی به فارسی
جَبرِيًّا
جَبرِيًّا
بِه طُورِ جَبری، جَبری
دیکشنری عربی به فارسی
عَفوِيًّا
عَفوِيًّا
بِه طُورِ خُود بِه خُود، خُود بِه خُود
دیکشنری عربی به فارسی
عَصرِيَّة
عَصرِيَّة
مُدِ روزی، مُدِرن، مُدِرنیتِه
دیکشنری عربی به فارسی
عَصَبِيًّا
عَصَبِيًّا
عَصَبی شِناختی، عَصَبی
دیکشنری عربی به فارسی
شَهرِيًّا
شَهرِيًّا
ماهانِه
دیکشنری عربی به فارسی
زَجرِيًّا
زَجرِيًّا
تُوبیخ آمیز، دَستوری
دیکشنری عربی به فارسی
فَورِيًّا
فَورِيًّا
بِه طُورِ آنی، بِلافاصلِه، بِه طُورِ فُوری
دیکشنری عربی به فارسی