معنی عَصَارَة
عَصَارَة
آبداری، فشار دهنده
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با عَصَارَة
عَصَابَة
عَصَابَة
ناپایدار، حَلقِه
دیکشنری عربی به فارسی
أَصَالَة
أَصَالَة
اِصالَت
دیکشنری عربی به فارسی
حَضَارَة
حَضَارَة
تَمَدُّن
دیکشنری عربی به فارسی
حَصَانَة
حَصَانَة
مُعافِیَت، مَصونیَّت
دیکشنری عربی به فارسی
حَرَارَة
حَرَارَة
گَرما
دیکشنری عربی به فارسی
دَوَارَة
دَوَارَة
چَرخِش
دیکشنری عربی به فارسی
جَزَارَة
جَزَارَة
عُمده، قَصّابی
دیکشنری عربی به فارسی
جَدَارَة
جَدَارَة
لِیاقَت، شایِستِگی، اَرزِشمَندی
دیکشنری عربی به فارسی
عَدَاوَة
عَدَاوَة
خُصومَت، دُشمَنی
دیکشنری عربی به فارسی