معنی عَدوَى
عَدوَى
عفونت
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با عَدوَى
أَقوَى
أَقوَى
قَوی تَرین، قَوی تَر
دیکشنری عربی به فارسی
أَدنَى
أَدنَى
پایین تَر، حَدِّاَقَلّ
دیکشنری عربی به فارسی
أَدَّى
أَدَّى
اَنجام دادَن، اَنجام شُد
دیکشنری عربی به فارسی
عَزَّى
عَزَّى
دِلداری دادَن، تَسلیت
دیکشنری عربی به فارسی
شَكوَى
شَكوَى
شِکوِه و شِکایَت، شِکایَت
دیکشنری عربی به فارسی
سَاوَى
سَاوَى
هَموار کَردَن، بَرابَر، هَمسَطح کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
أَوَى
أَوَى
پَناه دادَن، پَناهگاه
دیکشنری عربی به فارسی
طَوَى
طَوَى
چُروک اَنداختَن، پِلیسِه، تا کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
عَمَى
عَمَى
کور کَردَن، عَمویِ پِدَری مَن
دیکشنری عربی به فارسی