معنی طَرَاوَة
طَرَاوَة
نرمی، ملایم بودن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با طَرَاوَة
بَرَاعَة
بَرَاعَة
زِبَردَستی، زیرَکی، مَهارَت، ذِکاوَت، دِرَخشَندِگی، چابُکی
دیکشنری عربی به فارسی
بَرَازَة
بَرَازَة
بَرجَستِگی، گِرایِشی
دیکشنری عربی به فارسی
بَرَاءَة
بَرَاءَة
تَبرِئَه، بی گُناهی
دیکشنری عربی به فارسی
حَلَاوَة
حَلَاوَة
شیرینی
دیکشنری عربی به فارسی
حَرَارَة
حَرَارَة
گَرما
دیکشنری عربی به فارسی
عَدَاوَة
عَدَاوَة
خُصومَت، دُشمَنی
دیکشنری عربی به فارسی
صَرَاحَة
صَرَاحَة
صِراحَت، صادِقانِه بِگویَم، صِداقَت
دیکشنری عربی به فارسی
ظَرَافَة
ظَرَافَة
خَندِه داری، طَنز
دیکشنری عربی به فارسی
طَهَارَة
طَهَارَة
پاکی، خُلوص، پاکدامَنی
دیکشنری عربی به فارسی