معنی طَبِيعِيَّة
طَبِيعِيَّة
طبیعی بودن، طبیعی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با طَبِيعِيَّة
طَبِيعِيًّا
طَبِيعِيًّا
طَبیعَت گَرایانِه، بِه طُورِ طَبیعی
دیکشنری عربی به فارسی
طَبِيعِيّ
طَبِيعِيّ
طَبیعی، عادّی
دیکشنری عربی به فارسی