معنی ضَرَبَ ضَرَبَ زدن، ضربه زدن، چکّش زدن، سیلی زدن، ضرب کردن، کوبیدن، با ضربه کشتن، تنیس زدن زَدَن، ضَربِه زَدَن، چَکُّش زَدَن، سیلی زَدَن، ضَرب کَردَن، کوبیدَن، با ضَربِه کُشتَن، تِنیس زَدَن دیکشنری عربی به فارسی