معنی ضَحِكَ ضَحِكَ پوزخند زدن، او خندید، خندیدن، دزدکی خندیدن پوزخَند زَدَن، او خَندید، خَندیدَن، دُزدَکی خَندیدَن دیکشنری عربی به فارسی