معنی صَغَرَ
صَغَرَ
فرمت دادن، او کوچک شد، فرمولبندی کردن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با صَغَرَ
صَدَرَ
صَدَرَ
مُنتَشِر کَردَن، صادِر شُدِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی
صَبَرَ
صَبَرَ
صَبر کَردَن، صَبر، تَحَمُّل کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
صَهَرَ
صَهَرَ
آب شُدَنِ فِلِز، ذُوب شُدَن
دیکشنری عربی به فارسی
صَفَرَ
صَفَرَ
بوق زَدَن، صِفر
دیکشنری عربی به فارسی
صَغَّرَ
صَغَّرَ
کوچَک کَردَن، او کوچَک شُد
دیکشنری عربی به فارسی
أَمَرَ
أَمَرَ
دَستور دادَن، فَرماندِه، فَرمان دادَن، راهنَمایی کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
بَذَرَ
بَذَرَ
اِفراط کَردَن، کاشت
دیکشنری عربی به فارسی
بَخَرَ
بَخَرَ
بُخار کَردَن، بُخور دادَن
دیکشنری عربی به فارسی
بَتَرَ
بَتَرَ
آسیب زَدَن، قَطع عُضو
دیکشنری عربی به فارسی