معنی صَخرِيَّة
صَخرِيَّة
سنگی بودن، درامر
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با صَخرِيَّة
آخَرِيَّة
آخَرِيَّة
دیگَری، دیگَری بودَن
دیکشنری عربی به فارسی
خَيرِيَّة
خَيرِيَّة
نیک خوٰاهی، خِیریِّه
دیکشنری عربی به فارسی
عَصرِيَّة
عَصرِيَّة
مُدِ روزی، مُدِرن، مُدِرنیتِه
دیکشنری عربی به فارسی
سَخَرِيَّة
سَخَرِيَّة
تَحقِیر، تَمَسخُر، طَنز
دیکشنری عربی به فارسی
شَخصِيَّة
شَخصِيَّة
شَخصیَّت، یِک شَخصیَّت
دیکشنری عربی به فارسی
سُخرِيَّة
سُخرِيَّة
مُزاحِمَت، تَمَسخُر، پوزخَند، بَدبینی، مَسخَرِگی
دیکشنری عربی به فارسی
قَسرِيَّة
قَسرِيَّة
وَسوَاس، مَجبور شُد
دیکشنری عربی به فارسی
فَورِيَّة
فَورِيَّة
فُوریَّت، فُوری
دیکشنری عربی به فارسی
بَرِيَّة
بَرِيَّة
وَحشیگَری، بیابان
دیکشنری عربی به فارسی