معنی صَاحَ صَاحَ گریه کردن، او فریاد زد، خوٰاندن بلند، فریاد زدن، جیغ زدن گِریِه کَردَن، او فَریاد زَد، خوٰاندَن بُلَند، فَریاد زَدَن، جیغ زَدَن دیکشنری عربی به فارسی