معنی شِفَاء
شِفَاء
بهبودی، التیام بخش
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با شِفَاء
خَفَاء
خَفَاء
کَم نور بودَن، نامَرئی بودَن
دیکشنری عربی به فارسی
بِنَاء
بِنَاء
ساخت، ساختمان، سازَندِگی
دیکشنری عربی به فارسی
إِفشَاء
إِفشَاء
اِفشاگَری، اِفشای
دیکشنری عربی به فارسی
إِعفَاء
إِعفَاء
مُعافِیَت
دیکشنری عربی به فارسی
إِطفَاء
إِطفَاء
خاموشی، خاموش کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
إِخفَاء
إِخفَاء
پِنهانکاری، پِنهان کَردَن، پِنهان سازی
دیکشنری عربی به فارسی
إِخَاء
إِخَاء
اُخُوَّت، بَرادَری
دیکشنری عربی به فارسی
جَفَاء
جَفَاء
خَشِن بودَن، کُهنِگی
دیکشنری عربی به فارسی
رِضَاء
رِضَاء
رِضایَت
دیکشنری عربی به فارسی