معنی شَيب
شَيب
سفید شده، موهای خاکستری
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با شَيب
عَيب
عَيب
نُقصان پَذیری، نَقص، عِیب
دیکشنری عربی به فارسی
شَيخ
شَيخ
مُسِن، سِناریو، سِناتور، شِیخ
دیکشنری عربی به فارسی