ترجمه شَعَلَ به فارسی - دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با شَعَلَ
شَغَلَ
- شَغَلَ
- مَشغول بودَن، پُر کَردَن، نِگَران بودَن، دَرگیر کَردَن، مَشغول کَردَن، اِشغال کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
أَشعَلَ
- أَشعَلَ
- آتَش زَدَن، رُوشَن شُد، شُعلِه وَر شُدَن، عِطر زَدَن، آتَش اَفروختَن، آغاز کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی