معنی سِيَاسِيّ
سِيَاسِيّ
سیاستمدار، سیاسی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با سِيَاسِيّ
سِيَاقِيّ
سِيَاقِيّ
مَتنی
دیکشنری عربی به فارسی
صِيَاغِيّ
صِيَاغِيّ
فُرمولی
دیکشنری عربی به فارسی
سِيَاسِيًّا
سِيَاسِيًّا
سیاسی، اَز نَظَرِ سیاسی
دیکشنری عربی به فارسی
رِيَاضِيّ
رِيَاضِيّ
وَرزِشی، وَرزِشکار، وَرزِشی گونِه، رِیاضیاتی، پِنُوماتیک
دیکشنری عربی به فارسی
رِيَادِيّ
رِيَادِيّ
کارآفَرینی
دیکشنری عربی به فارسی
سِيَرِيّ
سِيَرِيّ
زِندِگینامِه ای، بیوُگِرافی
دیکشنری عربی به فارسی