معنی سِنِّيّ
سِنِّيّ
ارشد، اهل سنّت
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با سِنِّيّ
سِرِّيّ
سِرِّيّ
مَحرَمانِه، راز، پِنهانی
دیکشنری عربی به فارسی
بُنِّيّ
بُنِّيّ
موئی قَهوِه ای، قَهوِه ای
دیکشنری عربی به فارسی
حِسِّيّ
حِسِّيّ
حِسّی
دیکشنری عربی به فارسی
بِنتِيّ
بِنتِيّ
دُختَری، دُختَر مَن
دیکشنری عربی به فارسی
طِبِّيّ
طِبِّيّ
پِزِشکی
دیکشنری عربی به فارسی
صِحِّيّ
صِحِّيّ
بِهداشتی، سالِم
دیکشنری عربی به فارسی
سِلمِيّ
سِلمِيّ
صُلح طَلَب، زورگو، آرام
دیکشنری عربی به فارسی
سِلكِيّ
سِلكِيّ
اَبریشَمی، سایِش
دیکشنری عربی به فارسی
سِحرِيّ
سِحرِيّ
جادوئی وار، سِحر و جادو، جادویی
دیکشنری عربی به فارسی