معنی سَمَّكَ
سَمَّكَ
ضخیم کردن، ماهی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با سَمَّكَ
أَمسَكَ
أَمسَكَ
گِرِفتَن، نِگَه دارید، چَنگ زَدَن، دَستگیر کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
أَمَّنَ
أَمَّنَ
بیمِه کَردَن، اَمنیَّت
دیکشنری عربی به فارسی
دَمَّرَ
دَمَّرَ
ویران کَردَن، نابود شُد، تِعداد زیاد کاهِش دادَن
دیکشنری عربی به فارسی
دَلَّكَ
دَلَّكَ
ماساژ دادَن، وَرز دادَن
دیکشنری عربی به فارسی
جَمَّلَ
جَمَّلَ
زیبا کَردَن، شُتُر
دیکشنری عربی به فارسی
جَمَّدَ
جَمَّدَ
مُنجَمِد کَردَن، یَخ کَرد، یَخ زَدَن
دیکشنری عربی به فارسی
خَمَّنَ
خَمَّنَ
حَدس زَدَن، حَدس بِزَن
دیکشنری عربی به فارسی
خَمَّرَ
خَمَّرَ
تَخمیر کَردَن، قَدیمی
دیکشنری عربی به فارسی
عَمَّقَ
عَمَّقَ
عَمیق تَر کَردَن، عُمق
دیکشنری عربی به فارسی