معنی سَمَاعِيّ
سَمَاعِيّ
آوایی، شنوایی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با سَمَاعِيّ
جَمَاعِيّ
جَمَاعِيّ
هَمخوانانِه، جَمعی، اِجتِماعی
دیکشنری عربی به فارسی
سَمَاوِيّ
سَمَاوِيّ
آسِمانی، بِهِشتی
دیکشنری عربی به فارسی
أَمَامِيّ
أَمَامِيّ
جِلویِ، جِلو
دیکشنری عربی به فارسی
حَمَامِيّ
حَمَامِيّ
آرام طَلَب، اَربَعین
دیکشنری عربی به فارسی
شَمَالِيّ
شَمَالِيّ
شُمالی
دیکشنری عربی به فارسی
رَمَادِيّ
رَمَادِيّ
خاکی، خاکِستَر
دیکشنری عربی به فارسی
سَمَاعِيًّا
سَمَاعِيًّا
بِه طُورِ شِنَوایی، بِه صورَتِ سَمعی
دیکشنری عربی به فارسی
كَمَالِيّ
كَمَالِيّ
کَمال گِرا
دیکشنری عربی به فارسی
مَرَاعِيّ
مَرَاعِيّ
چَهارخانِه، گِردباد
دیکشنری عربی به فارسی