ترجمه سَكَبَ به فارسی - دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با سَكَبَ
سَحَبَ
- سَحَبَ
- کِشیدَن، بَرایِ عَقَب نِشینی، باطِل کَردَن، پَس گِرفتَن، زیپ کَردَن، بازپَس کِشیدَن
دیکشنری عربی به فارسی
سَكَنَ
- سَكَنَ
- ساکِن شُدَن، مَسکَن، سُکونَت داشتَن، سَکَنِه گُذاری کَردَن، آرام کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی