معنی سَطحِيَّة
سَطحِيَّة
کم عمقی، سطحی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با سَطحِيَّة
بَطنِيَّة
بَطنِيَّة
شِکَمی بودَن، شِکَمی
دیکشنری عربی به فارسی
سَلبِيَّة
سَلبِيَّة
اِنفِعال، مَنفی
دیکشنری عربی به فارسی
تَحِيَّة
تَحِيَّة
سَلام، با اِحتِرام
دیکشنری عربی به فارسی
سَطحِيّ
سَطحِيّ
کَم فِکر، سَطحی، سادِه اِنگارانِه
دیکشنری عربی به فارسی