معنی سَخِرَ
- سَخِرَ
- تمسخر کردن، مسخره کرد، مسخره کردن، لطیفه گفتن، تمسخرآمیز لبخند زدن، بی احترامی کردن، تحقیر کردن تَمَسخُر کَردَن، مَسخَرِه کَرد، مَسخَرِه کَردَن، لَطیفِه گُفتَن، تَمَسخُرآمیز لَبخَند زَدَن، بی اِحتِرامی کَردَن، تَحقِیر کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی