معنی سَحَرَ سَحَرَ سحر کردن، جذّابیت، جذبه کردن، جادو کردن، جذب کردن سِحر کَردَن، جَذّابِیَت، جَذَبِه کَردَن، جادو کَردَن، جَذب کَردَن دیکشنری عربی به فارسی