معنی سَبَّ
سَبَّ
توهین کردن، فحش داد
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با سَبَّ
أَبَّ
أَبَّ
فَرزَند داشتَن، بابا
دیکشنری عربی به فارسی
صَبَّ
صَبَّ
ریختَن، بَرایِ ریختَن، مُرغ را چَرب کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
سَدَّ
سَدَّ
گِرِفتِگی کَردَن، سَد
دیکشنری عربی به فارسی
سَمَّ
سَمَّ
مَسموم کَردَن، سَمّ
دیکشنری عربی به فارسی
سَرَّ
سَرَّ
لَذَّت بُردَن، راز، سَرگَرم کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی