معنی زَوجِيّ
زَوجِيّ
متأهّل، شوهر من
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با زَوجِيّ
دَولِيّ
دَولِيّ
بینُ المِلَلی
دیکشنری عربی به فارسی
جَوِّيّ
جَوِّيّ
هَوایی
دیکشنری عربی به فارسی
تَوجِيه
تَوجِيه
هِدایَت پَذیری، کارگَردانی، راهنَمایی
دیکشنری عربی به فارسی
ثَورِيّ
ثَورِيّ
اِنقِلابی
دیکشنری عربی به فارسی
صَوتِيّ
صَوتِيّ
صُوتی، آوایی، مَربوط بِه صِدا، آوازی
دیکشنری عربی به فارسی
شَوكِيّ
شَوكِيّ
خاردار، سُتون فَقَرات
دیکشنری عربی به فارسی
زَهرِيّ
زَهرِيّ
گُلی، صورَتی، گُلابی
دیکشنری عربی به فارسی
زَحفِيّ
زَحفِيّ
خَزَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
لَوزِيّ
لَوزِيّ
مارپیچی، بادام
دیکشنری عربی به فارسی