معنی زَقَّ
زَقَّ
صدای جیر جیر کردن، جیغ کشید
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با زَقَّ
دَقَّ
دَقَّ
زَنگ زَدَن، دَر بِزَن، کوبیدَن، میخ زَدَن
دیکشنری عربی به فارسی
شَقَّ
شَقَّ
شِکاف ایجاد کَردَن، بُرِش، بُرِش دادَن، بُریدَن
دیکشنری عربی به فارسی
رَقَّ
رَقَّ
نَازُک کَردَن، پوست پوست، رَقیق کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
زَمَّ
زَمَّ
غُرغُر کَردَن، او خُرخُر کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
زَلَّ
زَلَّ
سُرخُوردَن، او لیز خُورد
دیکشنری عربی به فارسی