معنی زَغَبِيّ
زَغَبِيّ
پرزدار، کرکی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با زَغَبِيّ
أَدَبِيّ
أَدَبِيّ
اَدَبی
دیکشنری عربی به فارسی
خَشَبِيّ
خَشَبِيّ
چوبی
دیکشنری عربی به فارسی
ذَهَبِيّ
ذَهَبِيّ
طَلایی
دیکشنری عربی به فارسی
عَصَبِيّ
عَصَبِيّ
بَدخُلق، عَصَبی، دَمدَمی
دیکشنری عربی به فارسی
زَمَنِيّ
زَمَنِيّ
زَمانی
دیکشنری عربی به فارسی
غَضَبِيّ
غَضَبِيّ
عَصَبی، عَصَبانی
دیکشنری عربی به فارسی
نَسَبِيّ
نَسَبِيّ
نِسبَتی، نَسَبی
دیکشنری عربی به فارسی