معنی رِيَاضِيّ
رِيَاضِيّ
ورزشی، ورزشکار، ورزشی گونه، ریاضیاتی، پنوماتیک
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با رِيَاضِيّ
رِيَادِيّ
رِيَادِيّ
کارآفَرینی
دیکشنری عربی به فارسی
صِيَاغِيّ
صِيَاغِيّ
فُرمولی
دیکشنری عربی به فارسی
سِيَاقِيّ
سِيَاقِيّ
مَتنی
دیکشنری عربی به فارسی
سِيَاسِيّ
سِيَاسِيّ
سیاسَتمَدار، سیاسی
دیکشنری عربی به فارسی
رِيَاضِيَّة
رِيَاضِيَّة
وَرزِشکاری، رِیاضی
دیکشنری عربی به فارسی
رِيَاضِيًّا
رِيَاضِيًّا
اَز لَحاظِ رِیاضی، اَز نَظَرِ رِیاضی، با وَرزِشی
دیکشنری عربی به فارسی
رِوَائِيّ
رِوَائِيّ
رُمان نِویس، رِوایَت
دیکشنری عربی به فارسی
رِوَاقِيّ
رِوَاقِيّ
رِواقی
دیکشنری عربی به فارسی