معنی رِعَايَة
رِعَايَة
مراقبت، پرستاری، سرپرستی، حمایت مالی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با رِعَايَة
دِعَايَة
دِعَايَة
حِمایَت، تَبلِیغَات
دیکشنری عربی به فارسی
رِوَايَة
رِوَايَة
رِوایَت، یِک رُمان
دیکشنری عربی به فارسی
حِمَايَة
حِمَايَة
اَمانَت داری، حِفاظَت
دیکشنری عربی به فارسی
دِعَامَة
دِعَامَة
تِکیِه گاه، سُتون
دیکشنری عربی به فارسی
إِعَاقَة
إِعَاقَة
مَعلولِیَت، ناتَوانی
دیکشنری عربی به فارسی
إِعَادَة
إِعَادَة
دُوبارِه سازی، دُوبارِه
دیکشنری عربی به فارسی
رِئَاسَة
رِئَاسَة
فَرماندِهی، ریاسَت جُمهوری، رَئیس نِشینی، رُؤَسایی، رَهبَری
دیکشنری عربی به فارسی
رِيَاسَة
رِيَاسَة
رَهبَری
دیکشنری عربی به فارسی
رِيَادَة
رِيَادَة
رَهبَری
دیکشنری عربی به فارسی