معنی رَمَى رَمَى پرتاب کردن، پرتاب، دور انداختن، شلّیک کردن، انداختن، نیزه انداختن پَرتاب کَردَن، پَرتاب، دور اَنداختَن، شِلّیک کَردَن، اَنداختَن، نِیزِه اَنداختَن دیکشنری عربی به فارسی